مبانی نظری و پیشینه هوش عاطفی

معرفی مبانی نظری و پیشینه هوش عاطفی

فایل دانلودی مبانی نظری و پیشینه پژوهشی فصل دوم پایان نامه روانشناسی و تحقیق در مورد هوش عاطفی با فرمت word قابل ویرایش همراه با منبع نویسی درون متنی و رفرنس دهی بصورت پاورقی

بخشهایی از متن مبانی نظری

هوش عاطفی

واژه هوش عاطفی نخستین بار توسط پیتر سالووی و جان مایر، به کار برده شد. آنها با ارائه مدلی سعی نمودند هوش عاطفی را به عنوان یک هوش جدید تعریف کنند. از نظر آنها، هوش عاطفی، شامل چهار بعد و مجموعه توانایی های ذهنی در قلمرو پردازش اطلاعات هیجانی است. ...

هوش عاطفی، مجموعه ای از توانایی های ذهنی عمده در قلمرو پردازش فعال اطلاعات هیجانی است و شامل چهار بعد ادراک عواطف، ابراز عواطف، تسهیل عاطفی تفکر، درک و تحلیلی اطلاعات عاطفی و بکارگیری دانش عاطفی و در نهایت مدیریت عواطف است.

در سال 1995، دانیل گلمن با انتشار کتابی تحت عنوان هوش عاطفی، این هوش را به جهانیان معرفی کرد. گلمن (1995)، عناصر هوش عاطفی را به دو طبقه عناصر بین فردی و عناصر اجتماعی تقسیم می کند. امروزه به طور کلی دو رویکرد بر هوش عاطفی حاکم است: رویکرد توانایی که توسط سالووی و مایر (1990)، ارائه شده و بر اساس توانایی پردازش اطلاعات هیجانی است. رویکرد دوم که مدل شخصیتی، یا ترکیبی نیز، نامیده می شود، به وسیله بار آن (2000) و گلمن (1995)، تعریف شده و هوش هیجانی را با مهارت ها و ویژگی های دیگری همچون بهزیستی روانی و انگیزش درهم می آمیزد و بر ترکیبی از آنها تاکید دارد. در ادامه به معرفی هر دو رویکرد پرداخته می شود.

دو رویکرد هوش عاطفی

رویکرد ترکیبی

این رویکرد توسط نظریه پردازانی همچون بار- آن (2000) و گلمن (1995)، مطرح شد. این رویکرد در تلاش است تا دیدگاه های توانایی و شخصیتی را ترکیب کرده و یک مفهوم پویا بسازد. این رویکرد، هوش عاطفی را با مجموعه ای از مهارت ها و ویژگی هایی، مانند انگیزه و توان برقراری ارتباط با دیگران، می آمیزد و بر ایجاد انگیزه در خود، مهار خود و مدیریت روابط اجتماعی تاکید دارد.

رویکرد توانایی

این رویکرد مبتنی بر توانایی پردازش اطلاعات عاطفی است و توسط سالووی و مایر (1990) مطرح شده است. آنها هوش عاطفی را توانایی دریافت، ابراز، شناخت، کاربرد و مدیریت هیجانات تعریف کردند. آنها در سال 2000، تعریف جدیدی ارائه دادند و هوش عاطفی را در برگیرنده ادراک، درون سازی، فهم، ارائه و مدیریت هیجان می دانند. از نظر آنها هوش عاطفی دارای چهار سطح از توانایی است که به صورت سلسله مراتبی و بر حسب فرایند های اساسی و زیربنایی تا فرایندهای پیچیده تر و منسجم تر روان شناختی تنظیم شده اند. این مجموعه توانایی ها که هوش عاطفی فرد را تعیین می کنند، عبارتند از:

توانایی ادراک حسی عواطف یا ارزیابی و ابراز هیجانات.

توانایی درونی سازی تجارب عاطفی، یا تسهیل هیجانی تفکر.

توانایی درک عواطف: فرایند درک عواطف و استدلال از طریق آنها یا شناخت و تحلیل اطلاعات هیجانی.

توانایی مدیریت عواطف و هیجانات: توانایی اداره کردن و تنظیم عواطف در خود و دیگران.

که در ادامه ی فایل پیشینه نظری این توانایی ها تشریح گردیده است. ...

فهرست مطالب مبانی نظری

هوش عاطفی

دو رویکرد بر هوش عاطفی

رویکرد ترکیبی

مدل گلمن از هوش عاطفی

الگوی بار- آن از هوش عاطفی

نمودار مدل شخصیتی بار-آن از هوش عاطفی

رویکرد توانایی

توانایی ادراک حسی عواطف

توانایی درونی سازی تجارب عاطفی

توانایی درک عواطف

توانایی مدیریت عواطف و هیجانات

تحقیقات پیشین

هوش عاطفی و کیفیت زندگی

هوش عاطفی و سلامت روان

هوش عاطفی و سلامت جسمانی

هوش عاطفی و کیفیت ارتباطات اجتماعی

هوش اخلاقی و کیفیت زندگی

بخشش و سلامت روان

بخشش و سلامت جسمانی

بخشش و روابط اجتماعی

هوش عاطفی و همدلی

همدلی و کیفیت زندگی

هوش اخلاقی و همدلی

منابع و مأخذ

منابع فارسی

منابع انگلیسی