تعارض دیدگاهها از منظر قانون و عدالت

تعارض دیدگاهها از منظر قانون و عدالت

این تحقیق با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است و همچنین آماده پرینت می باشد.

امر به معروف و نهی از منكر نیز درجات دارد باید ابتدای با بایكوت و ردگردانی و سپس با زبان امر به معروف و نهی از منكر را انجام داد و عقل را به قانون واگذار نمود از دیگر سو روایات متعددی در خصوص فساد می باشد كه در صدد اسلام اتفاق افتاد و توسط پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) مورد حكم یا فتوا قرار گرفته شده است اگر ما معتقد به این هستیم كه مسلمان می باشیم از آنها كه نمی توانیم سبقت بگیریم آنطور كه روایت شده مردی در زمان پیامبر گرامی اسلام نزد آن حضرت آمده و اقرار به زنا می نمایند كه آن حضرت از وی روی می گرداند و مقصود آن بوده است كه وی را از اقرار منع كند و باز دارند تا آنكه بالاخره وی 4 بار اقرار می كند و پس از آنكه دلائل ثبوت جرم تمام و كمال اداء می شود دستور رجم صادر می فرمایند و تا قبل از ثبوت و حتی با سه بار اقرار نیز حكم صادر نمی شود و موضوع دیگری سعد بن زیاد در حال چرخش می باشد كه حضرت رسول از در مسجد وارد می شوند و به او می گویند ای سعد چكار میكنی و او می گوید كه دوستان فكر می كردند كه اگر به خانه بروی و زن خود را در حال زنا با مرد بیگانه پیدا میكنی چكار خواهی كرد و من گفتم با همین شمشیر آنها را به دو نیم خواهم كرد پیامبر فرمودند در آن صورت حد خدا را چه خواهی كرد منظور آنستكه جرمی را كه هنوز ثابت نكرده ای چگونه به مجازات آن اقدام میكنی آن مرد گفت وقتی خدا شاهد است من دیده ام مگر نیازی به اینكه شهود شهادت بدهند با اینكه مرتكب اقرار كند وجود ندارد و آن حضرت فرمودند برای آنها حدی است كه باید همانطور كه خداوند فرموده معلوم و ثابت شود و برای تو كه مرتكب فسق می شود حد قتل جاری می شود نزد خداوند ممكن است تو پاك باشی ولی از حیث مقررات قضایی كه برای نظم اجتماع است محكوم می شود زیرا مصلحت اجتماع بر مصلحت فرد ترجیح دارد و حكم قتل در مورد تو اجرا می شود در قضیه دیگری كه در زمان حضرت علی (ع) اتفاق افتاد زن زانیه ای نزد آن حضرت می رود و اقرار به زنا می كند و می گوید می خواهد از زنایی كه مرتكب شده تطهیر شود و فقط این امر با اجرای مجازات در مورد او صورت می گیرد آن حضرت زن را می فرستند و می گویند برو و روز دیگر بیا و مقصود آن بوده كه زن دست از اقرار بردارد و در همان حال رو به آسمان می كند و می گویند خداوندا او یكبار اقرار كرد و روز بعد و دو روز بعد نیز این ماجرا تكرار می شود تا چهار بار اقرار تمام می شود و آنوقت به زن می گویند تو بچه اینداری كه خرد سال باشد و به سرپرستی و شوهر تو نیازمند باشد و آن زن می گوید چرا و حضرت به او می گویند تو كفیل بچه ات می باشی تا شیرخوارگی او تمام شود زن مایوس و ناامید از آنكه نتوانسته خود را پاك كند بر می گردد در همان راه به یك مرد یهودی می رسد و آن مرد ماوقع را از آن زن سوال می كند و زن قصه خود را به آن مرد می گوید و مرد در پاسخ برای رفع مشكل زن می گوید كه من سرپرستی فرزند ترا عهده دار می شوم و او را به ادامه می سپارم كه شیر به او بدهد زن با مرد مذكور نزد حضرت برمیگردند و زن می گوید این مرد قرار شد سرپرستی فرزندم را قبول كند و دایه برای شیر خوارگی بچه ام بگیرد و آن مرد كه حضور دارد تایید می كند حضرت نگاه ناراحتی خود را بر روی مرد می پراكند و میگوید كه زن فردا در اجتماع برای رجم حاضر شود و زن رجم می شود بعداً نارضایتی حضرت را از كفالت خود جستجو و پرسش می كند و آن حضرت در پاسخ می فرمایند اگر آن زن نزد خدا توبه میكرد به مراتب بهتر از اجرای حد در مورد او بود و اسلام می خواهد كه به او فرصتی برای توبه بدهد و تو مانع اینكار شدی بنابراین ذهنیت ها امری است كه در خلاء وجود دارد تا با واقعیت بیرونی تصدیق شود كه در این صورت تحقق می یابد و اگر با واقعیات خارجی منطبق نباشد از مرحله ذهنی بیرون نمی آید و خارج نمی شود آدمی از حیث ذهنی می تواند بهترین و پاكترین افراد باشد و تا حدی كه مربوط به زندگی شخصی خودش می باشد به آنها عمل كند ولی حق ندارد به مرحله اجرا درآورد زیرا قانون همانطوریكه حمایت هایی را از افراد اجتماع به عمل می آورد به همان اندازه نیز آزادیهای آن را سلب می نماید و بنابراین به فرد اجازه نمی دهد كه ذهنیت خلاف قانون خود را در مورد دیگری به اجراء درآورد ما وقتی به زندگی اجتماعی تن می دهیم خواه و ناخواه قواعد حاكم بر آن را نیز پذیرا می شویم